فهرست مطالب:
- تینا ، پس از نهایی شدن پروژه شبکه یک "صدای 2" ، زندگی شما چگونه تغییر کرده است؟
- اما در ابتدا شما نمی خواستید به پروژه ای بروید ، درست است؟ چرا؟
- آیا با آنها و سایر شرکت کنندگان در پروژه "صدا" در ارتباط هستید؟
- محبوبیت شما منجر به یک برنامه شلوغ شده است. اکنون چگونه با این و مسئولیت های یک مادر جوان کنار می آیید (شوهر تینا یوری اوساچف ، موسیقیدان مشهور ، عضو سابق گروه "مهمانان از آینده" است. در پاییز 2010 ، این زوج صاحب یک پسر شدند ، چه کسی جبرئیل نامیده شد - ویرایش)؟
- پسر شما جبرئیل اخیراً چگونه شما را خوشحال کرده است؟
- او بیشتر شبیه کدام پدر و مادر است؟
- عبارت "من کسی هستم که …" را ادامه دهید
تصویری: تینا کوزنتسوا: "خانواده اصرار داشتند که من در Golos شرکت کنم"
2024 نویسنده: James Gerald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 14:06
تینا کوزنتسووا ، یا به سادگی TINA ، حرفه خوانندگی خود را مدتها قبل از مشارکت جذاب خود در پروژه Voice 2 آغاز کرد. ستاره آینده در کازان متولد و بزرگ شد. استعداد موسیقی در اوایل کودکی خود را نشان داد - از 4 سالگی ، دختر شروع به انتخاب آکورد روی پیانو کرد. به گفته تینا ، اولین تأثیر موسیقی او شعارهای کلیسایی بود. خواننده به یاد می آورد: "بعد از شنیدن او شروع به علاقه به موسیقی کردم." از 6 سالگی در یک مدرسه موسیقی تحصیل کرد ، که از آن در رشته پیانو فارغ التحصیل شد و 5 سال دیگر دومین ساز - ویولن را مطالعه کرد. خواننده جوان که عاشق موسیقی جاز شده است و خواننده است ، بالاترین جوایز را در مسابقات جمهوری و کل روسیه دریافت می کند. مهاجرت به مسکو ، تحصیل در گنسینکا و شرکت در پروژه های موسیقی خود گامی دیگر برای موفقیت کوزنتسووا بود.
سوال رعد اسا "Cleo":
- آیا با اینترنت دوست هستید؟
- آره.
- تجمل غیرقابل قبول برای شما چیست؟
- بیکاری، تنبلی.
- تعطیلات قبلیتو کجا گذروندی؟
- در اسپانیا.
- آیا در کودکی نام مستعار داشتید؟
- نه
- آیا شما یک جغد هستید یا یک خرگوش؟
- جغد.
- چگونه استرس را از بین می برید؟
- ماساژ ، مدیتیشن ، خواب.
- چه چیزی شما را روشن می کند؟
- فرایند خلاقیت
- خودت را با کدام حیوان معاشرت می کنی؟
- با لمور.
- طلسم داری؟
- به شوهرم زنگ بزن
- چه آهنگی در تلفن همراه شما وجود دارد؟
- من اغلب ملودی ها را تغییر می دهم ، اکنون مدونا وجود دارد - ستاره خوش شانس.
- سن روانی شما چقدر است؟
- 25 سال
- قصور مورد علاقه شما چیست؟
- نکته اصلی این است که نترسید!
امروز TINA فینالیست پروژه "صدا" و یک فرد خلاق مستقل است. او به طور فعال گردش می کند ، برای خود و سایر نوازندگان ، از جمله ستاره های پاپ ، موسیقی می نویسد. بسیاری او را "صورتی روسی" می دانستند. خود تینا نگران چنین مقایسه هایی نیست. او فقط آنچه را که بهتر انجام می دهد انجام می دهد - آواز می خواند ، و محبوبیت خود نیز روز به روز در حال افزایش است. و همسر محبوبش (یوری اوساچف ، موسیقیدان مشهور ، عضو سابق گروه "مهمانان از آینده") در همه چیز به تینا کمک می کند - هم در حرفه او و هم در راه ایجاد "آب و هوای خانه".
تینا ، پس از نهایی شدن پروژه شبکه یک "صدای 2" ، زندگی شما چگونه تغییر کرده است؟
با تشکر از مشارکت من در Golos ، من تجربه فوق العاده ای را بدست آوردم ، که به من این فرصت را داد تا بر سرعت جدید کار که پس از پروژه شروع شد ، تسلط داشته باشم: ساعت ها عکسبرداری ، تمرینات بی پایان ، تور …
اما در ابتدا شما نمی خواستید به پروژه ای بروید ، درست است؟ چرا؟
در واقع ، من شک داشتم که آیا باید به آنجا بروم ، از خودم س questionsالاتی پرسیدم: "چرا؟" ، "و چه چیزی را بخوانم؟" اما خانواده من اصرار داشتند که در مسابقه شرکت کنند زیرا موضوعی که مورد بحث قرار نگرفت ، بستگان من گفتند "کشور باید قهرمانان خود را بشناسد." همیشه خود را یک موسیقیدان خودکفا می دانستم ، احساس کردم که باید بر برخی ترس هایم غلبه کنم و به طور حرفه ای رشد کنم. مربی بی نظیرم Pelageya به من کمک کرد تا واقعیت حتی از انتظاراتم فراتر رود. و نه تنها او ، بلکه مادر خردمند و حساس او نیز.
تینا با شرکت کننده "صدا" آنتون بلایف
آیا با آنها و سایر شرکت کنندگان در پروژه "صدا" در ارتباط هستید؟
بله کاملا. ما در زندگی با پلاژیا دوست هستیم ، با این حال ، اغلب نمی توان یکدیگر را دید. من با خوشحالی تمام دعوت های او را برای اجرای با هم قبول کردم. و با دختران "Voice-2" چندی پیش در کنسرت من در RayJustArena ما یک میگمیکس از جلد آهنگهای بتهای آوازی زنانه خواندیم: چاکی خان ، آرتا فرانکلین ، مدونا. آرتسویک هارثونیان ، آنیا الکساندرووا و پولینا زیباک با من روی صحنه بودند. من از موفقیت لنا ماکسیموا و البته نرگیز بسیار خوشحالم. به طور کلی ، احساس وحدت و اجتماع شرکت کنندگان در نمایش وجود داشت ، حداقل ما یک هدف جهانی داشتیم - آشکار ساختن لایه های کمی شناخته شده از عملکرد و فرهنگ موسیقی شهرهای بزرگ روسیه برای عموم مردم! (می خندد.)
همچنین بخوانید
اخبار | 2017/12/30 "Golos": بخش الکساندر گرادسکی پیروزی را کسب کرد
نمایش را به عنوان تماشاچی دنبال می کنید؟
متأسفانه وقت ندارم عصرهای جمعه را جلوی تلویزیون بگذرانم ، اما سعی می کنم مراحل مهم پروژه را در اینترنت مرور کنم. به عنوان مثال ، عملکرد قدرتمند و درخشان مریم مرابووا را بسیار به خاطر دارم.
چگونه می خواهید در آینده نزدیک طرفداران خود را راضی کنید؟
اخیراً ، در کانال YouTube StarPRO ، ویدئوی جدید من برای آهنگ "من با یک لبخند زندگی می کنم" به طور رسمی آغاز شد ، قبل از آن مینی آلبوم با همین نام در iTunes منتشر شد. این برنامه ها شامل انتشار رسمی بازدیدهای بدون شک و فیلمبرداری کلیپ ها می شود. علاوه بر این ، من بالاخره قصد دارم با یک تور کنسرت از سیبری دیدن کنم! به هر حال ، اقوام پدری من مدت طولانی آنجا زندگی می کردند ، اما من هرگز در دوران کودکی موفق به دیدن آن نشدم ، بنابراین اکنون به آن می رسم.
با شوهر یوری اوساچف
محبوبیت شما منجر به یک برنامه شلوغ شده است. اکنون چگونه با این و مسئولیت های یک مادر جوان کنار می آیید (شوهر تینا یوری اوساچف ، موسیقیدان مشهور ، عضو سابق گروه "مهمانان از آینده" است. در پاییز 2010 ، این زوج صاحب یک پسر شدند ، چه کسی جبرئیل نامیده شد - ویرایش)؟
وضعیت من به عنوان مادر حداقل دخالت نمی کند ، بلکه برعکس ، در روند کار به من کمک می کند. به هر حال ، ارتباط با نوزاد و حتی در چنین سنی جالب به شما امکان می دهد چیزهای ساده ، اما در عین حال پیچیده را دوباره کشف کرده و یاد بگیرید! وقتی برایش افسانه می خواندم و لالایی می خواندم ، ایده های زیادی متولد می شد و سپس از نظر موسیقی محقق می شد. عشق بی قید و شرط و محبت کودکانه که پس از یک تور یا برنامه های کنسرت بزرگ در خانه با من ملاقات می کند ، تعادل روانی من را بازیابی می کند و انگیزه ای برای دستاوردهای جدید دارد. و همه اینها را دو مادربزرگ عزیز کمک می کنند ، که به نوبه خود با شوهرم از شهرهای ما به دیدار می آیند و علاوه بر این ، ما یک پرستار بچه داریم.
عشق بی قید و شرط و محبت کودکانه که پس از یک تور یا برنامه های گسترده کنسرت در خانه با من ملاقات می کند ، تعادل روانی من را بازیابی می کند و انگیزه ای برای دستاوردهای جدید دارد.
پسر شما جبرئیل اخیراً چگونه شما را خوشحال کرده است؟
من یک مجموعه LEGO مونتاژ کردم که طبق دستورالعمل برای کودکان 8 تا 14 سال طراحی شده است. اما او فقط 4 سال دارد!
او بیشتر شبیه کدام پدر و مادر است؟
با حکم کلی ، گابریل شبیه پاپ اعلام می شود و خود او را داور اصلی در حل اختلافات خود با جهان می داند. (می خندد.) از همان ابتدا ، آنها واقعاً دوست شدند. و از من ، به احتمال زیاد ، او خودانگیختگی و عشق به عموم را گرفت ، اگرچه من در او ویژگی هایی را مشاهده می کنم که به وضوح از پدربزرگم به ارث برده است ، نوعی تفکر غیر استاندارد ، شوخ طبعی ، استقلال …
گابریل - پسر تینا
عبارت "من کسی هستم که …" را ادامه دهید
… به نتایج شایسته ای دست یافت: فینالیست مسابقه Voice ، برنده چندین مسابقه و جشنواره جاز ، برنده جایزه جوانان Triumph ، شرکت کننده در پروژه نویسنده BOBBL خواننده بزرگ بابی مک فرین ، در اجراهای من در میدان ترافالگار لندن ، باشگاه A38 در بوداپست ، افتتاحیه المپیک سوچی و بسیاری دیگر ، و همچنین چندین پروژه موسیقی متنوع و موفق. من تینا کوزنتسوا هستم.
توصیه شده:
تینا کندلکی: حتی از نظر غذا هم بهتر می شوم
من نمی خواهم شبیه مادر دو فرزند باشم ، بلکه شبیه یک زن با اندام خوب هستم. از نظر طبیعت ، با توجه به ویژگی های قومی ، حتی از دید غذا نیز بهبود می یابم. در حال حاضر 10 سال است که غذای اصلی من به طرز وحشیانه ای افتضاح است: ماهی ، ماهی و دوباره ماهی. همچنین می توانید علف و میوه بخورید. بقیه را باید رها کرد. برای من کافی است که قسمت کوچکی از سهم دخترم را بخورم و من بلافاصله تار می شوم. برای آندری و ملانیا (او 4 ساله است) راحت تر است. آنها می توانند پیراشکی را بچرخانند ، به دیوار برگردند ، بخوابند
چه اتفاقی برای شوهر تینا کارول افتاد
علت مرگ همسر تینا کارول. عکس های مشترک با همسرش
آنا سدوکووا اصرار دارد که کار خوبی انجام دهد
این هنرمند یک پروژه خیریه ارائه داد
میتیا فومین: "من ترجیح می دهم بیشتر کار کنم و زمان کمتری را صرف زندگی شخصی خود کنم"
زمانی این خواننده چهره گروه Hi-Fi بود ("زمان قدرت ندارد" ، "ترک نکن" ، "و ما دوست داشتیم" ، "گلبرگ هفتم"). در اوایل سال 2009 ، میتیا گروه را برای یک حرفه انفرادی ترک کرد. در مورد وضعیت فعلی او و زمانی که قصد ازدواج دارد ، به "Cleo" گفت
من نمی خواهم کار کنم ، باید چکار کنم؟
ساعت زنگ دار به طرز وحشتناکی می زد ، اما من لحظه ای را که لازم بود بلند شوم و برای کار آماده شوم به تاخیر انداختم. "خوب ، بیا عزیزم ،" من سعی کردم خودم را به عنوان یک کوچولو متقاعد کنم که "دو روز دیگر-و آخر هفته رنج ببرم. و برای این من … اوه اوه ، من نمی خواهم من هر چیزی می خواهم ، من می خواهم در خانه بمانم و جایی نروم. " هوم ، همه چیز بد است اگر حتی متقاعدسازی جواب ندهد … من نمی خواهم کار کنم ، باید چکار کنم؟ می توانید مرا به بزدلی متهم کنید ، اما من این کار را کردم: با دفتر تماس گرفتم و با اشاره به مسمومیت غذایی ، در مورد