تصویری: بدن دانشجویی گرسنه ما
2024 نویسنده: James Gerald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 14:06
صبح یک ایمیل از داشا دریافت می کنم:
- جان ، امروز کجا ملاقات می کنیم؟
- با Bragin بدون من تصمیم بگیرید. من فرار می کنم. با من از طریق تلفن تماس بگیرید.
تماس بگیرید. Bragin:
- من یک میز در اینجا رزرو کرده ام"
- خوب ، ساعت هشت در Kropotkinskaya.
- مغرور! فوق العاده به نظر می آیی! چه کسی موها را کوتاه کرد؟
- Fagot به تنهایی در "Persona" تلاش کرد!
- یانیچ ، چرا بوی خوشمزه میدی؟
- "رالف" ، جدیدترین عطر رالف لورن.
- داشا! و چنین بلوز باحالی را کجا گرفتید؟
- بله ، من در "Mexx" به فروش رسیدم.
- اوه ، دخترا! فردا در Stanislavsky آغاز فصل مترو. بریم سراغ؟
- من نمی توانم. من در یک سفر کاری به اسلواکی هستم.
هنگام صرف شام در یک رستوران دنج در یک میز پر از غذاهای گرجی ، یاد دانش آموزان گرسنه مان می افتم.
من ساعت های طولانی را که در صف بورسیه بودم سپری می کردم و چقدر سخت بود که بشنوم: "بخش روزنامه نگاری هنوز اعتبار نگرفته است!" و اگر به آن اعتبار داده اید ، پس تعطیلات است! بنابراین ، بیایید به مک دونالد برویم! هم برای بیگ مک و هم برای سیب زمینی کافی است! و شما نمی توانید نوشابه رایگان بخواهید ، اما بخش بزرگی از کوکاکولا بخرید. با این حال ، نه ، بهتر است کوچک باشد. ما همچنین باید بدهی را به آردایوا بازگردانیم ، آخرین باری که او به تنهایی به ما غذا داد.
اگر بورسیه تحصیلی برای گذراندن جلسه بدون سه نفره با هزینه اضافی تعلق گرفت ، به این معنی است که می توانید یک حلقه در بینی خود بخرید. مدتهاست از او گذشتم. نه ، بینی من سوراخ نشده ، کلیپ است. به یاد دارم که با بوکیتسکایا برای یک زن و شوهر با حلقه بینی حاضر شده بودیم. و با براگینا ، دامن های شیک با 4 روبل پیدا کردیم ، فقط رنگهای مختلف را انتخاب کردیم تا مانند جوجه کشی دور نزنیم.
پنجشنبه ها در بخش روزنامه نگاری "Lenkom" در کارت های دانشجویی مجاز است. اگر مکان های رایگان وجود داشته باشد ، می نشینیم. اگر آنها نتوانند - ما می ایستیم.
و یک بار در دانشکده شکلات های "کیت گربه" ارائه شد. با چشیدن شکلات ، لازم بود یک فرم را پر کنید و در ازای آن جایزه دریافت کنید. برای به دست آوردن شکلات دوم ، لباس هایمان را عوض کردیم ، عینک آفتابی ، کلاه و کلاه بر سر گذاشتیم و تغییر شکل دادیم و ناشناخته بودیم ، برای بار دوم ، سوم و حتی چهارم شکلات و جایزه دریافت کردیم.
وقتی یک کنفرانس مطبوعاتی بین المللی در دانشکده روزنامه نگاری برگزار شد ، صبحانه و شام خوردیم و نشانهای شرکت کننده را از یکدیگر گرفتیم. اگر کسانی که در توزیع غذا ایستاده بودند به نامی که روی کارت نوشته شده بود توجه کنند ، متوجه می شدند که واسیا پوپکین برای چهل و چهارمین بار ناهار می خورد و هم در ظاهر زنانه و هم مردانه ظاهر می شود.
کمبود مزمن پول برای هدایای سال نو وجود داشت. درست است ، یک روز ما خوش شانس بودیم: ما در پاساژ ایستاده بودیم ، مغزمان را به هم ریخته بودیم که از کجا می توانیم پول بیشتری برای هدایا بگیریم ، و سپس یک پسر با یک پرسشنامه بزرگ پرواز می کند: "دختران ، به من پاسخ دهید؟ هر کدام 50 روبل می دهند!" خوب ، البته ، ما پاسخ خواهیم داد! شما هنوز می پرسید!
- و به یاد داشته باشید ، دختران ، کیریوشا ما را به کنسرت گروه خود به یک بار دعوت کرد …
- بله بله بله! و فقط پول کافی برای سه لیوان آبجو وجود داشت ، و شما نمی توانید پشت یک میز خالی بنشینید … ، - براگینا برمی دارد.
- اوه ، - داشکا صورت می گیرد ، - و هر یک از لیوان هایش 3 ساعت کشید …
من به چهره های عزیز داشا و آنکا نگاه می کنم ، که با آنها وارد شدم و در همان گروهی که از ابتدا تا انتها یاد نگرفتیم. با آنها ، با سرویس دهی اولین سیگاری ها ، به دانش آموزان سال پنجم نگاه کردند ، و سپس ، از ارتفاعات سال پنجم ، با بی اعتنایی به اولین سیگاری ها نگاه کردند. آنها میس ها را بریده و تقلب می کردند. آنها اولین عشق ژورفاکوف خود را پیدا کردند ، یکی از آنها در داشکینا ، ساشا سه ساله ریخته شد …
- دختران ، آیا می توانیم فکر کنیم که بعد از 5 سال همه چیز کاملاً متفاوت خواهد بود؟
و ما حتی فکر نمی کردیم … می دانستیم که گم نمی شویم. و تحصیل کردند. ما برای متخصص شدن ، یافتن شغل خوب ، لذت بردن از کارهایی که انجام می دهیم و اینکه بتوانیم بدون پس انداز ، به طور مرتب در کافه های دنج جمع شویم و به یاد بیاوریم که چگونه بود ، مطالعه کردیم.
"برای ما دختران!" من یک لیوان شراب قرمز خشک بر می دارم.این شعله شمع و دانه های برف را که در روز تاتیانا در خارج از پنجره می افتد منعکس می کند.
توصیه شده:
مجموعه "بدن فعال" - بهترین برای مراقبت از بدن
محصولات "Body Active" از "Oriflame" برای مراقبت روزانه از پوست در نظر گرفته شده است
دانشجویی تصمیم گرفت تحت جراحی پلاستیک قرار بگیرد تا جن باشد
مرد هنوز چیزهای زیادی برای تغییر دارد
سبک زندگی دانشجویی
سبک زندگی دانش آموزان. از روی عادت قدیمی ام ، همه چیز را به هم می ریزم و شب ها کتاب ها را زیر بالش می گذارم. اما افراد باتجربه می گویند اگر به صورت ضایعاتی تدریس می کنید ، باید عکسی از عزیز خود را که در اطراف همه اقوام و حیوانات خانگی احاطه شده است ، در کتاب ضبط قرار دهید. اندازه عکس باید غیرقابل تصور باشد تا استاد قدیمی فوراً متوجه آن شود
و دوازده سرخپوست کوچک گرسنه در خانه در کارخانه ستارگان
تعداد زیادی از آنها در تلویزیون ما وجود دارد. تکثیر و تکثیر می شوند. آنها تماشا می شوند ، تقاضا دارند ، طرفداران به معنای واقعی کلمه شرکت کنندگان این پروژه ها را در آغوش خود می گیرند ، عشق خود را اعتراف می کنند ، نامه می نویسند. و آنها ظرف چند ماه فراموش می کنند که صورت "ستاره" در مقابل چشم ها متوقف می شود. زیرا "این تجارت تجاری است ، عزیزم!" همه پدیده های به اصطلاح واقعیت نما چیست؟ سازنده گروه و آمپر
اسطوره های دانشجویی
مثلثی در محیط دانشجویی سرگردان است که چگونه یک دانش آموز بیدار از یک خماری وحشتناک در امتحان با معلم معلم روبرو شد: "گوش کنید ایوان ایوانوویچ (بیایید معلم را اینگونه صدا کنیم) ، ما بزرگسال هستیم و ما مشکلات خودمان را داریم. و آیا می خواهید برای هزارمین بار داستان خسته کننده ای را بشنوید که لو نیکولاویچ تولستوی چگونه مردم را در رمان جنگ و صلح به تصویر کشیده است؟